عراق، نجف

کیفی به همراه ندارم و نمی دانم چرا مانتوها نباید جیب داشته باشد. شماره کفش را توی مشتم محکم نگه می دارم. توی صف تفتیش می ایستم. زنی عرب زبان شروع می کند به گرفتن صلوات . از نبی خاتم شروع می کند. انگار صدای صلوات جمعیت به عرش می ادامه مطلب…