علامتِ راه
باز شدن پر سر و صدای در اتوبوس، مرا از دنیای مهمانی دیشب و جوابهای تازهای که برای حرفهای دخترخاله پیدا کردهبودم، انداخت توی ایستگاهِ پارک شهید رجائی اصفهان. از پشت شیشهی پنجره، نگاهم ماند روی نیمکتهای توی ایستگاه. دو زن، با دستانی پُر، از جا بلند شدند. طولی نکشید ادامه مطلب…