امین

منتشرشده توسط مصطفوی در تاریخ

خاطره ی امروزِ مدرسه اش را با کلمات مختص به خودش برایم ترسیم می کند. اتفاقی بر اساس صداقتش.
«چون راست می گی، صدات می کنم «ستوده شده ی راست گو!»»
می خندد.پشت سیستم می نشیند. سرگرم مطالعه ی درس ها می شود.

«اصلاً هر موقع به یه اسم صدات می کنم… الان ستوده شده ی شکافنده ی علم هایی … وقتی نماز می خونی می گم ستوده شده ی با تقوا… »
دست راست روی موس، نگاه از صفحه ی مانیتور می گیرد: «خب، همیشه صدام کن محمد امین!»
تکرار می کنم:«امین!»
ستوده شده چقدر دقیق می گوید. امانت دار همیشه راست می گوید،درستکار است، با تقوا است، سر عهدش می ماند. سر عهدش با خدا می ماند و آن وقت علم، همان نوری که خدا وعده اش را داده، در سینه اش جای می گیرد.
نبی خاتم «ستوده شده ی امانت داری» بود که تمام صفات نیکو را در خود متبلور ساخته بود. اسوه ای حسنه برای عالمیان.
«چقدر درست گفتی!» می خندد. حس غرور را از خونی که زیر موهای نورس چهره اش به غلیان آمده، می یابم. شروع به تایپ می کند و من او را در دل می ستایم.


0 0 رای ها
امتیــاز به نوشـته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها