حجم بدن!
بعد از زیارت، مامان کفشهایم را از توی کیسه در آورد.
کفشهای خودش را هم. انداخت جلوی پایش. پایش را هُل داد توی کفش.
خواست سگکش را ببندد.دولا نشد.
هم چون خیمه ای که ستونش را آرام بر میدارند روی زمین نشست.
یاد قصه اش افتادم….
نگرانی حضرت زهرا از این که بعد از مرگ حجم بدنش پیدا نباشد.