از میان برخیز

♥بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ♥ «جز آنچه زیرلب هر روز با توام در میان است.» با خواندن این جمله‌ی کاتب، آه از نهادم برخاست. چقدر پر ادعا هستم؛ حال آن‌که حتی یک نفَس از نفَس‌های عمر، یادتان نبودم. بی‌گمان می‌گویم، خب هر روز که دعا می‌کنم بیایید! با خودم که تعارف ادامه مطلب

سرکش

توسنی کردم ندانستم همی  کز کشیدن سخت‌تر گردد کمند واگویی این تک بیت، به زیر لب، از سویدای دل و مزه مزه کردنِ حسی امیدبخش  در روزگـار مدرسـه،  در روزگـار ترسـیم آینده‌ای روشن در خیـال، در روزهایی که جملگی می‌گفتند تو نورَسی و دلت سفید و بی‌خط و خش، برای ادامه مطلب

دل شکسته

گاه ماجرایی، سنگی زشت و کج و معوج می‌شود و آبگینه‌ی دل را نشانه می‌رود. آبگینه‌ هزار تکه می‌شود. تکه‌ها‌ی شکسته، جوف صدر را پر می‌کند. یادآوری خاطرات، صدرِ مجروح را در هم مُشت می‌کند. فرو رفتن تکه‌های شکسته‌ی آبگینه در شش گوشه‌ی تنگ شده صدر، جای زخم را تازه ادامه مطلب