نعلمُ

منتشرشده توسط مصطفوی در تاریخ

رفت.
در میان چند ده آدم، ما چهار نفر بودیم که «لانعلم منه الا خیرا» را به گونه ای دیگر می دیدیم.
خودش،
فرزندش،
و ما دو نفرِ ایستاده روی پا، چند متر عقب تر از گودال حفر شده، بدون زمزمه ی این جمله.

در دنیای سکوتی که میـان هیاهوی دیگران گم شده بود.

او بدهکار رفت و
ما طلبکار ماندیم…!

 

دسته‌ها: دست نوشته

0 0 رای ها
امتیــاز به نوشـته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها