خلوتـِ روح

منتشرشده توسط مصطفوی در تاریخ

راحت و در دسترس است، ابزاری که افراد به مددش، ادراکات خود را به دیگر انسان ها منتقل می کنند.
تنها لمس و نگاه کردن به وسیله ی آرمیده در دست کفایت می کند.
هر زمان که بخواهم …
چشم ها و گوش هایم به قدر هزاران چشم و گوش پُر می شود. ادراکاتی خوب و بد و گــاه مباح.
و من…
این چـــه آســایشی است که آرامش را از من گرفته است؟!
از من، عمل به کدام آیــــات را سلب کرده است؟
این ترکش های آنْ به آنِ اطلاعات که از گنبد گوشتیِ گوش ها و چشم هایم عبور می کند و به روحم زخم می نشـاند.
این انتحـارِ نفْس، به قصد کشتن عقل…
چقدر روحم دَمی خلوت می خواهد. کُنجِ دنجی زانو به بغل گیرد و روی از عالِم مـاده و این حسرت و اندوه بچرخاند به سوی عالم بالا؛ به وطنش؛ به همان جایی که قرار است به آن بازگردد.
روحِ آدمی حاجتمند نسیمی از سوی وطن است؛ برای زنده ماندن، برای ادامه ی رشد و حرکت.
وگرنه تنگیِ نفَس و… مرگش حتمی است.

 

«… وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى‌؛

و پيش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبيح و حمد پروردگارت را به جا آور؛ و همچنين (برخى) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبيح گوى؛ باشد كه (از الطاف الهى) خشنود شوى‌»
«…ً وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكار؛

پروردگار خود را (به شكرانه اين نعمت بزرگ،) بسيار ياد كن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو!»


0 0 رای ها
امتیــاز به نوشـته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها