هست و نیست!

منتشرشده توسط مصطفوی در تاریخ

می گوید اگر مهره های ستون فقرات به نخاع فشار آورد، پا خواب می رود، سوزن سوزن می شود؛ چون خون به درستی در پا جریان پیدا نمی کند.
مثالی دیگر می زند؛
نسبت من با تصویرِ من در آینه. تصویر هم هست و هم نیست. هم وجود دارد و هم ندارد. اگر از روبه روی آینه کنـــار روم تصویر هم نیست.
فیض وجودی خـداوند به من … نتیجه اش بودنم؛ چونان تصویر در آینه.
اگر حائلی باشد… چه بر سرِ تصویر می آید؟

منْ خواهی ام(توجه به تصویر و نه واسطه ی فیض) حائلی شده است بین واسطه ی فیض وجودی و من.
نشانه اش تمام آشفتگی ها، غم ها، اضطراب هایم.
نشانه اش نقصان در منْ، نقصـان در کریم شدنم.
فنـا شدن در الله، تنها راهِ بودنِ منْ است؛ همان خلیفة الله شدن…همان انسـانِ کامل شدن.
اکنون تقلا می کنم دریابم مقصودِ جمله ی «ما رأیت الا جمیلا» را. 

میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز


0 0 رای ها
امتیــاز به نوشـته
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها